بشر برای رسیدن به نتیجه در مورد هر موضوعی راه پر پیچ و خمی را پموده است.نظریه های اجتماعی و فرهنگی نیز از این قانون مستثنی نیستند.تفکر جاهلی در مورد زنان تا قرون 17-18میلادی نیز زواج داشت.دین اسلام در حدود 14 قرن پیش، زمانی که بدترین و سیاه ترین زمان بر زنان میگذ شت،در حدی فراتر از تصور،زن را تکریم نمود و جایگاه واقعی زن را به او پیشکش کرد.لیکن وضع زنان در میان ادیان دیگر تا قرن ها بعد تغییر چندانی نکرد.فمنیسم جریانی خفته با سیاستی کاملا هشیارانه و بیدار یکی از جریانات بوجود آمده در عصر حاضر است.
فممنیسم را میتوان به 3 موج تقسیم کرد که موج سوم همچنان امتداد دارد.
فمنیسم موج اول;(*)
در اوایل قرن 19 ،اروپا و امریکا تحت تسلط کلیسای کاتولیک بود(که رهبران آن همواره بر اصول مسیح پا فشاری میکردند)و زنان در آن زمان نقش مادری و اقتدار از سوی مرد را طبیعی میدانستند.(**)با ظهور پروتستانتیزم وتجدد گرایی همراه اصول اعتقادی آن که به حیات اخروی پشت و به حیات دنیوی رو نموده بودند انسان را وامیداشتند که خود را بپرستند(آیین یهود از گذشته های دور،بهشت زمینی را همواره در متون خود متذکر میشود)پروتستان ها بسیار تحت تاثیر عهد عتیق قرار گرفتند،تاثیرات اعتقادات پروتستان ها و روشنگری نظراتشان مبنی بر آزادی انسانها و هدایت بیرونی راه را بر اعتراض گری زنان هموار کرد.
یهودیت سازمان یافته در پروتکل ها برای تسخیر جهانL (***)
«در گذشته ما نخستین کسانی بودیم که ندای آزادی،برابری و عدالت را در میان توده های مردم سردادیم. کلماتی که هنوز هم تکرار میشوندوکسانی که آنها را تکرار میکنند به طوطی شباهت دارند.....آن عده از غیر یهودهم که خود را فرزانه و عاقل و اهل فکر و اندیشه تصور میکردند نتوانستند چیزی از معانی این کلمات بفهمند.توجه نکردند که در طبیعت تساوی و مساوات وجود ندارد و میان این کلمات تناقض وجود دارد»
نظام اقتصادی سرمایه داری(که در آن صاحبان سرمایه یهودیان اند)،جنگ جهانی اول،نیاز به نیروی کار ارزان،افزایش کارخانه ها وخطوط تولید،از عوامل جذب زنان به اجتماع خارج از خانه بود.
پراکندگی و آوارگی یهودیان در دنیا،برخورد با آنها به عنوان غریبه،شهروندان درجه دو وثروت زیاد باعث شد یهودیان آماده ترین گروه برای ایجاد نظام سرمایه داری مدرن در دنیا به شمار روند.زنان نیز در واقع مخاطبان خاصی برای سرمایه داری بودند.
از زنان با استفاده از ابزارهای فرهنگی و تبلیغاتی انتظار میرفت به فکر جذابیت و زیبایی خود باشند،میخواستند از خود راضی باشند تا دیگری(مرد)را خرسند کنند.برای نیل به این اهداف تشویق زنان برای استفاده از لوازم آرایش،پیروی از نظام مد(صنعت سلیقه-زینت)،زمینه ساز مصرفی بودن زنان را ایجاد کرد.از طرفی سرمایه داری از زنان به عنوان ابزار های جنسی در چارچوب نیازهای خود استفاده میکرد.به عنوان مثال،در دستگاه های تبلیغاتی و رسانه ها به عنوان مشوقان مصرف انبوه یک کالا به شکل غیر مستقیم یا مستقیم(بویژه در صنعت سینما)عمل میکنند.
یهودیت سازمان یافته در پروتکل ها برای تسخیر جهانL (4*)
«برای آنکه توده ها همیشه در گمراهی بمانند و ندانند در اطرافشان چه میگذردوبا آنها چه میشود،با ایجاد وسایل تفریح و بازی های خنده دارو انواع ورزش ها ولذت بردن وشهوت رانی و زیاد کردن کاخ های زرق و برق دارو خانه های مجلل،آنها را به خود مشغول خواهیم کرد. مطبوعات نیز مسابقات ورزشی و هنری به راه خواهند انداخت و بدین ترتیب اذهان توده متوجه این امور خواهد شدو ما هر کار بخواهیم انجام میدهیم.»
ادامه دارد....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
*:مجموعه مقالات زن بودن ممنوع
**:کتاب پروتستانتیزم و مسیحیت صهیونیستی-نصیر صاحب خلق
***:پروتکل شماره 1-پروتکل های دانشوران یهود-عجاج نویهض
*4:پروتکل شماره13-همان
«بگذار ملت آمریکا برای یک بار بفهمند که این نه یک انحطاط طبیعی، بلکه توطئه حساب شده و ویرانگری است که ما را احاطه کرده است…»
این جملهای است که «هنری فورد» آمریکایی قریب هشتاد سال پیش در روزنامه مشهور «دیربورن ایندیپندنت ـ «Dear Born Indipendent» نوشت
در روزگاری که پول به نخستین ارزش انسان غربی تبدیل شده، سینمای هالیوود نیز تمامی ارزشهای اخلاقی را در مسلخ پول قربانی میکند.حدود90% سینمای آمریکا (هالیوود)یهودی– صهیونیستی است.
اسامی تعدادی از بازیگران مرد یهودی این چنین است؛ جری لوئیس ، جک لمون ، داگلاس فیربنکس، کرک داگلاس ، مایکل داگلاس ، هریسون فورد،داستین هافمن،رابرت رد فورد،رابرت دویزو،پیتر لوری،ارنست بورگنابن،ادوارد جی رابینسون،سیلویا سیدنی،الیزابت تیلور مریلین مونرو،باربارا شرلی،جودی ،جنیفر رابین،سالی فیلد،مایکل جکسون،رینگو استار،دیوید گاپرفیلد ومادوناو.....وبسیاری کارگردانان و تهیه کنندگان یهودی مشهوری که در میان اقلیت آنها در میان جامعه آمریکا این تعداد جای شگفت داردکه مگر شایستگی هنرمندان یهودی در نظام طبقاتی هالیوود چه اندازه است!
از خرافههای صهیونیستی که به سینما راه یافته: «افسانه آخرالزمان» و پیشگوییهای مربوط به آن است که در فیلمهایی نظیر: «نوستراداموس»، «آرماگدون» و «روز استقلال».
در سینمای کلاسیک، شیطان بر اساس تقدیری ازلی در زمانی معین از زندان دوزخی خود رها میشود و برای انتقام گرفتن از نسل بشر معمولاً در کالبد یک انسان حلول میکند. فیلمهایی نظیر: «جنگیر»، «طالع نحس»، «پایان روزگار»، «وکیل مدافع شیطان» ، « مومیایی » و « ارباب حلقه ها » از آن جملهاند. فیلم هایی چون «هری پاتر» و « دیوید کاپرفیلد» مخاطبان نوجوان وبزرگسال خود را به سمت سحر و شعبده وافسانه پیش می برند.این قبیل آثار سمبل ها و نمادهای شیطانی وفرقه جدیدالتاسیس شیطان پرستی(!؟) را ترویج و تبلیغ می کنند.
لابی (گروه فشار) صهیونیسم در هالیوود، در عرصه تولید فیلمهای کودکان نیز تا کنون بسیار مؤثر و فعال عمل کرده است. کارتون «جوجه اردک زشت» هم که شخصیت گوشه گیر و آواره و زشت روی فیلم نامه تبدیل به قوی زیبایی می شود و در پایان فیلم به سمت خورشید می رود(خورشید نماد سرزمین موعود )،در کارتون «لوک خوش شانس» گانگستری سفید پوست که نماد قانون اومانیستی آمریکایی است وهمیشه ورد زبانش تنهایی و غریبی و آوارگی خودش می باشد،کارتون هایی مانند،گالیور(نجات جهان)،هاچ زنبور عسل(یافتن اصل و ریشه خود)،تام و جری (پیروزی های فریب کارانه موشی که نماد یهود است و کودک یهودی اینرا خوب میداند)و انیمیشن هایی از این دست...
چاپلین....
دنیای بی رحمی که حتی به یار وفادار خود چاپلین که در اکثر نقشهای سینمایی آغازین خود، تصویری بدیع و جذاب از یک یهودی سرگردان به نمایش گذاشت و این همان الگوی مطلوب سیاستگزاران هالیوود محسوب میشد نیز رحم نمیکند و هر ساز مخالفی را در نطفه خفه میکند، چارلی چاپلین که تمثیلی از مظلومیت جهانی یهودیان بود، اکنون از قالب یهودی سرگردان بیرون آمده و در نقشهایی متفاوت (همچون: انسانی ماشینی، ثروتمندی عیاش یا دیکتاتوری زورگو) نظام ارزشی غرب را به مسخره میگرفت و این روالی نبود که صهیونیستهای هالیوود آن را تحمل کنند. ناگزیر چاپلین به اروپا رفت و بازگشت او به آمریکا ممنوع اعلام شد!!
«وقتی سرگذشت خود را مینوشتم ،دلایل زیادی داشتم....باید بگویم من در فضایی که پر از دار و دسته های نیرومندودولت مردان نامرئی بود دشمنی ملتی را دامن زدم که از بد حادثه مهر و علاقه مردم آمریکا را از دست دادم ....»چاپلین
درمقابل، بسیاری از گمنامان عرصه بازیگری به دلیل برخورداری از حمایت لابی صهیونیسم، ره صد ساله را یک شبه پیمودند و… حکایت همچنان باقی است…
«چون بنی اسرائیل پیمان شکستند آنان را لعنت کردیم،کلمات خدا را از جای خود تغییر میدادندو از بهره آن کلماتی که به انها پند داده شد نصیب بزرگی را از دست دادند و دائم بر خیانت کاری آن قوم مطلع شوی ،جز قلیلی از آنها که مردمی با ایمان و نکوکارند.»
پی نوشت:
**قرآن حکیم-مائده-13*بقره-85
**سرگذشت من-چارلز اسپنسر چاپلین-ترجمه:جمشید نوایی
**سایت علمی پژوهشی یهود-yahood.net
**زندگی و کار من-هنری فورد
سلام دوستان،تو این پست حرفی برای گفتن ندارم چون دوست خوبم حق مطلبو خوب ادا کرده ازتون میخوام بخونید و نظر بدید شاید خودمم در ادامه بررسی بیشتری کردم تا اطلاعات بیشتری براتون پست کنم.به قول سهراب عزیز«چشم ها را باید شست..... »اما این بار واقعی تر باید دیدسهراب،واقعی واقعی،نه خوش بینانه محض....جور دیگر باد دید
جنگ کلیک ها (قسمت اول) : چرا باید وبلاگ بنویسیم؟
جنگ کلیک ها (قسمت دوم) : خلیج فارس ها..
جنگ کلیک ها (قسمت سوم) : سامرای اینترنت...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
برای مطالعه درباره صهیونیسم مسیحی مراجعه کنید به کتابی با همین عنوان نوشته استیون سایزر با ترجمه حمید بخشنده و قدسیه جوانمرد . شماره های 1 و 2 هم از صفحات 45 و 46 همین کتاب نقل شد .
5) نسخه خطی ابن حماد ص 9
6) روایت جابر جعفی الغیبه نعمانی ص 187 بحار الانوار ج 52ص 228
7) نسخه خطی ابن حماد ص 63
8)برگرفته از وبلاگ در انتظار موعود
_اینها مهم نیست.آیا هیچکدام انسان نیستند؟نگرش من به انسان اینگونه است نه به یک مسلمان یا ناصبی یا یهودی یا لاءیک
_غزه امروز فلسطین یک زندان است که حتی برای عبور دادن یک صندوق گوجه فرنگی نیاز به همکاری اسراییل است
_اگر به دین خودتان احترام میگذارید دریابید آیه 6 ام کتاب مقدستان تورات را که <ای سوار شدگان بر کشتی نوح وای گذرندگان از نیل کبیر کشتن انسان و نفس حرام است
_کاری که شما بلدید کشتن کودکان بیگناه است.همه میداننددر کنار ساحل چگونه کودکان در حال بازی رابه قتل رساندید.تاریخ تراژدی غزه را در دل خود جای خواهد داد.هیچ بهانه ای برای حمله به غزه نداشتید
_غزه صلاح ندارد امِّا شما صلاح هایتان کشتار جمعی است.افسران جنگی شما نبودند که میگفتند از اینکه با جنگنده هابمان از روی جنازه ها رد میشویم لذت می بریم
«اینها سخنان نخست وزیر آزاده ترکیه (اردوغان)است در جنگ لفظی با رییس جمهور رژیم صهیونیستی (پرز)در اجلاس داووس (سوییس)که در جواب سخنان بی منطق پرز گفته شد.
بخشی ازگفته های پرز را در اینجا جهت تأمل به سخنان یک رییس جمهور در باب دلایل شروع جنگ آورده ام تا خودتان با کلاهی که میدانم همیشه قاضی بر حق است قضاوت کنید.آیا اینها به همان
_اسراییل حتی نمیخواهد یک گلوله به غزه شلیک کند(چه خوب که رسانه هاامروز اینقدر پیشرفته است که این توانایی را دارد که گلوله شلیک نشده را نشان دهند.عجبا از این پیشرفت)
_ما کارمان را بلدیم(چه خوب که اگر بلد نبودید چه میکردید.واقعا رحم خدا بر ما)
_ما قبل از بمباران مناطق مسکونی به ساکنین آن منطقه تلفنی اطلاع میدادبم تا منازلشان راترک کنند (اصلا با این سه سال محرومیت تلفنشان وصل بوده؟خواهشا نظر خواستی بدی اینجا بنویس چون من دقیق اطلاع ندارم.اما مگه وسعت غزه چقدره؟آیا میگفتند بمب هاشون معمولیه ؟خوشه اییه؟فسفرییه؟که مردم بدونن تا چه فاصله ای باید دور بشن تا آسیب نبینن)
در این اجلاس که دیشب با حضور پرز،عمر موسی(نخست وزیرمصر)،اردوغان برگزار شد.اما اردوغان پس ازپرخاش روی پرزوواکنش به سخنان پرزاین اجلاس را که به صورت زنده از سی ان ان در حال پخش بودترک کرد وبا پروازی به استانبول رفت.در فرودگاه با مردمی روبروشد که با سخنانی چون«راست قامت باش»«صهیونیسم یهود حیا کن»«مردم پشتیبان توهستند»استقبال بی سابقه ای از او کردند.
حال اینکه ما سخنان این نخست وزیررا میبینیم که به نقل سی ان ان در کل خاور میانه طنین اندازخواهد شد.
فطرت هایی که بیدارند وآزاده
«مردانی که تل آویو را میلرزانند»
او را تنها چند نفر از دوستان نزدیکش می شناسند. هیچ تصویری از او منتشر نمی شود. هیچ کس نمی داند او کجاست. نام او با صفاتی همچون هوشیاری، ذکاوت، زیرکی و احتیاط در ذهن ملت فلسطین نقش بسته است. هنگامی که نامی از وی به میان می آید ناخودآگاه تصویری از عملیات های شهادت طلبانه، جنگ های تونل، حمله به شهرک های صهیونیست نشین، حمله مراکز نظامی اشغالگران، موشک های قسام، یاسین و گراد به ذهن خطور می کند.
او توانسته معادله های صهیونیست ها را برهم بزند و نظامیان اشغالگر او را مرد شماره یک تحت تعقیب می دانند و در جای جای فلسطین به دنبال او هستند.
«محمد ضیف» که نامش لرزه بر اندام اسرائیلی ها می اندازد، برای صهیونیست ها به شبحی تبدیل شده است که کارهای او را می بینند اما نمی توانند جای او را پیدا کنند. سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی این ناتوانی خود را به شخصیت شگفت و پیچیده و اصرار شدید او به دور بودن از انظار عمومی نسبت داده است.
محمد ضیف که از ژوئن 2002 و بعد از شهادت صلاح شحاده، به فرماندهی کل شاخه نظامی حماس (گردان های عزالدین قسام) منصوب شده است، در سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی دارای پرونده قطوری است که در این پرونده همه جزئیات درباره قیافه و شکل، ویژگی ها و مکان هایی که احتمال می رود در آن حضور داشته باشد، آمده است.
اگر در کنار سیدحسن نصرالله، رادمردی نستوه و ناشناخته ای به نام عماد مغنیه ایستاده بود، اسماعیل هنیه و محمود الزهار و خالد مشعل نیز به بودن محمد ضیف دلگرمند. نظامیان صهیونیست تاکنون بارها تلاش کرده اند که این فرمانده رشید حماس را ترور کنند اما همیشه ناکام ماندند و خواهند ماند إن شاء الله.
همرزمان محمد ضیف
ضیف از قدرت مدیریتی بالایی برخوردار است و مردانش را به دقت انتخاب می کند که شکست آنها بسیار دشوار است.
نفر دوم شاخه نظامی حماس «احمد جعبری» است. او پیش از این عضو فتح بود اما با مشاهده اندیشه های غیردینی فتح از آنها جدا شد و به حماس پیوست.
نفر سوم شاخه نظامی حماس «رائد سعد» است که مسئولیت گردان های قسام در غزه را به عهده دارد.
دیگر فرماندهان اصلی شاخه نظامی حماس عبارتند از:
«محمد ابوشماله»، فرمانده گردان های قسام در رفح
«محمد سنوار»، فرمانده گردان های قسام در خان یونس
«احمد غندور»، فرمانده گردان های قسام در شمال نوار غزه
«مروان عیسی»، فرمانده گردان های قسام در منطقه میانی نوار غزه
پی نوشت:نری سرچ بزنی بگی عکسای محمد ضیف رو موساد پیدا نکرد ولی من پیدا کردم، تمام عکسایی که از اون وجود داره مال حدود 20 سال پیششه.
نخند نازنینم ... نخند ... این روزها شک دارم به تمامِ شادی هایِ زیرپوستی ِ آدم ها ... به باورهایِ بی بنیاد ... شک دارم ... اصلاً شک دارم به این برادریِ ناهمخون ... به این دهکده جهانی از اساس قحطی زده ... به این همسایه های از گرگ درنده تر ...
روزنامه ها می نویسند که ... و من می خوانم که ... اخبار می گوید جایی دارند ویرانی هدیه می دهند ... من می خوانم جایی دارند فُسفُرِ سفید هدیه می کنند ... روزنامه ها می نویسند جایی سرزمین مقدّسی هست که حصارها احاطه اش کرده اند ... من می بینم جایی قلب های مقدّسی هست که دارند خاموششان می کنند ... زیرنویس های برنامه ها می گویند که مهاجمان پیروزی را خواب ببینند مگر ... من فکر می کنم هر روز حماسهء موسی صدر دارد تکرار می شود ... هر روز ...
هر لحظه روایت ها حواسشان جایی است و نگاه من جایی دیگر ...
نخند نازنینم ... نخند ... همسایه رنگ دزد دارد این روزها ... همسایه همراه نیست ... همسایه، همخانه نیست ... همسایه ... همسایه هیچ چیزت نشد ... همسایه ها آمدند ... با دشنه سکوت ...
این رازی است که سر به مُهر سینهء تو دارد این روزها ... بگذار کودکم این را بداند ... با من نگو از قرارها ... نگو از هم خویشی ... نگو از هم کیشی ... بگذار بگویم که این أرض موعود بهانه است ... بگویم شش پرِ داوود را چه بد معنا کردند ... بگویم که آنها نه فقط به خون تو، نه فقط به جانِ تو، که به باورهایِ باستانی نیز مدیون اند ... بگذار بگریم که موسی شان کجاست که این سالها هر ثانیه سامری دارد گوساله ای می سازد وصدباره تکثیرش می کند ... بگو کجاست وارث موسی؟ ... کجاست أرض موعود؟ ... کجاست که موج بیاید و ببرد یک سره این چرخ های خونزده را؟ ...
به لبخند رهگذرها مشکوکم ... غریبه ها با لبخند می آیند انگاری، همیشهء خدایی که بعد هوایی ماندن می شوند ... دلِ بی گلایه ما که راندن بلد نیست ... بلد نبود ... یادت باشد یاد کودکم بدهم ... یادش بدهم خانه همیشه بی حضور غریبه ها خانه می ماند ... یادم باشد یادش بدهم که خانه را به هیچ بهایی به غریبه ها نباید واگذاشت ... .
یادش بدهم سرو خانه _ مرد خانه _ همیشه وقتی که می میرد ایستاده است ... همیشه وقتی مقابل غریبه ها که می میرد ایستاده است و همیشه گلوله ای میان مشت دارد ... مشتی که قلبش را از غریبه ها پنهان نگاه می دارد ... یادش بدهم ...
حالا لبخند بزن نازنینم ... بخند ... غریبه ها تاب لبخندت را ندارند ...
این بار یادت باشد دعا کنی خدا طوفان بیفکند به دنیایشان، بی آن که نوح ناجی شود ... دعا کن نازنینم ...
حالا بخند عزیزم.بخند اما فراموش نکن همسایه ای را که تو را به چند دلار بی ارزش ارزش نداد، تورا حتی در سکوت مرگ آورش نیز یاد نکرد،اینها برادران هم زبان تو بودند.بخند اما فراموش نکن که بر سر برادر 6ماهه ات فسفر سفید پاشیدند وتو بر چشمان پر خون او تنها اشک میریختی.فراموش نکن وبخند بر دستان خدا.بخند که این تو بودی که اشغال را خواب ناآرامی بر نامردان زمین قرار دادی.
«بخند عزیزم که تو افتخار آفریدی»